تحقیقات نشان میدهد تنها حدود ۲۰ درصد از کسبوکارهای نوپا یک سال بعد از زمان راهاندازی دوام میآورند و بیش از نیمی از آنها به دلیل کمبود بودجه و نرسیدن به سوددهی نمیتوانند به فعالیتهای خود ادامه دهند. مطمئنا همهی بنیانگذاران دوست دارند کسبوکار پایداری داشته باشند و این موضوع تنها با جذب مشتری، فروش و سود زیاد امکانپذیر میشود. یک کسبوکار باید در طول زمان توسعه یابد و از مراحل زیادی عبور کند تا رشد یکنواخت داشته باشد. اما تعداد کمی از صاحبان کسبوکار قادر به انجام چنین کاری هستند. دلایل زیادی باعث به وجود آمدن چنین مشکلاتی میشوند.
startup
۱- پایین آوردن ارزش کسبوکار
بسیاری از کارآفرینان هنگام صحبت کردن با مشتریها، ارزشهای خود را پایین میآورند؛ مخصوصا زمانی که کسبوکارشان در مرحلهی استارتاپ قرار دارد. گاهی اوقات نرسیدن به سوددهی باعث قبول کردن هر نوع قراردادی میشود و این موضوع چیزی جز پشیمانی به همراه نخواهد داشت. بسیاری از شرکتها موقعیتها و قراردادهای بسیاری خوبی را رد میکنند تا از مسیر اصلی منحرف نشوند. زمانی که شما استانداردهای کسبوکار خود را پایین نمیآورید، درواقع در حال جذب فرصتها هستید. اما زمانی که احساس درماندگی میکنید، مشتریهایتان نیز این موضوع را متوجه میشوند و در نهایت مجبور میشوید به شرایطی پایینتر از حد تصورتان قانع شوید.
۲- استفاده از نام نامناسب
نام کسبوکار، اولین چیزی است که به مشتریها، شرکا و سرمایهگذاران شناخت ضمنی از کسبوکارتان میدهد. نام شرکت شما دارای مفاهیم بازاریابی است و بنابراین باید با دقت انتخاب شود. نام شرکت، نمایندهی شما است و باید در ذهنها ماندگار باشد. همچنین فراموش نکنید که کسبوکار شما به وبسایت و اپلیکیشن نیاز دارد. پس، از نام مناسب برای تبلیغ و معرفی کردن برند خود استفاده کنید.
انتخاب نام مناسب برای کسبوکار چالش بزرگی است. ابزارهایی مانند Namobot به شما کمک میکنند که یک نام مناسب، خاص و مرتبط با برند خود پیدا کنید. اگر میخواهید مردم عاشق کسبوکارتان شوند، یک نام کوتاه، با معنی و جذاب برای برند خود انتخاب کنید.
startup
۳- دیدن رقبا به چشم دشمن
برخی کارآفرینان بهطور طبیعی، رقبای خود را به چشم دشمن نگاه میکنند. این افراد به اندازهای روی رقابتهای تجاری تمرکز میکنند که نمیتوانند از مزایای رقابتی برای وارد شدن به مراحل بعدی استفاده کنند. بعضی از مردم واقعا به کمک رقبای خود احتیاج دارند تا بتوانند در کارشان حرفهای شوند. حتی بسیاری از شرکتهای بزرگ، رویدادی برگزار میکنند و برخی خدمات خود را در اختیار رقبای کوچکتر قرار میدهند تا همه برای یک هدف واحد تلاش کنند. البته این به این معنا نیست که رقبا را نادیده بگیرید و با همه روابط دوستانه برقرار کنید. باید ببینید که کدام تیم از شما پشتیبانی میکند و کدام تیم میخواهد شما را تخریب کند. اگر یک رقیب خوب داشته باشید میتوانید در کنار هم به موفقیتهای بزرگی دست پیدا کنید. مخصوصا استارتاپها که به یک نقش سوم برای معاملات تجاری و به رسمیت شناخته شدن نیاز دارند.
۴- عدم آمادگی برای روبهرویی با بدترین اتفاقها
ریسک کردن عضو جداییناپذیر همهی کسبوکارها است. گاهی اوقات همه چیز عالی پیش میرود و گاهی اوقات این طور نیست. برخی کسبوکارها شکست میخورند و برخی دیگر دوام میآورند و به موفقیتهای بزرگ میرسند. لازمهی موفقیت یک کسبوکار این است که رهبر آن باید خودش را برای روبهرو شدن با بدترین شرایط آماده کند. آماده شدن برای بدترین شرایط درحالیکه تلاش میکنید بهترین خروجی را داشته باشید، کمک میکند که یک نقشهی دوم برای نجات پیدا کردن از شرایط بحرانی تهیه کنید.
دنیس ویلدینگ، مدیرعامل شرکت Wilding Wallbeds میگوید: «ما شرکتمان را در حیاط پشتی منزل راهاندازی کردیم و بعد از گذشت مدتی برای توسعه کسبوکارمان احتیاج به فضای تولیدی داشتیم. بنابراین فضایی حدود ۲۷۰۰ مترمربع تهیه کردیم. متأسفانه بعد از نقل مکان به فضای جدید متوجه شدیم که این محیط برای ما بسیار کوچک است. بنابراین مجبور شدیم ۹ ماه ساختوساز را در محیط کار جدیدمان تحمل کنیم تا بتوانیم به شرایط مطلوب برسیم. این اتفاق باعث شد در کارمان اختلال ایجاد شود و همچنین مجبور شدیم هزینهی اضافهای بابت آن پرداخت کنیم اما توانستیم این دوران را پشت سر بگذاریم و دوباره به مسیر اصلی بازگردیم.»